ارائه سخنراني



ديدار اول هميشه پرتنش و پراضطراب است. ترس از قضاوت شدن، از آشنايي با گروه جديدي که هيچ شناختي از روحيات و افکار آن‌ها نداريم، از رويارويي با چالش‌هايي که براي مقابله با آن‌ها آمادگي نداريم و هزار و يک ترس ديگر. اصلا هميشه شروع هر کار دشوار است و پشت سر گذاشتن آن مثل پشت سر گذاشتن سربالايي تندي است که از پي آن سراشيبي شيريني در انتظار ما است. شروع سخنراني هم مثل همين سربالايي تندي است که ممکن است هرگز تجربه رويارويي با آن را نداشته‌ايم؛ خصوصا اگر آمادگي قبلي براي رويارويي با چالش‌هاي آن نداشته باشيم. اگرچه راه قطعي براي حذف کامل اين بخش از سخنراني وجود ندارد اما با يخ شکني مخاطبان مي‌توان تا حد زيادي تنش‌هاي اين مسير را کاهش داد.


يخ‌ شکني اصطلاح معروف و نام‌آشنايي براي علاقمندان فن بيان و سخنراني است و شامل تمام فعاليت‌هايي مي‌شود که به کاهش هيجان و تنش‌هاي شروع سخنراني کمک مي‌کند.


اگرچه قبلا تکنيک‌هاي يخ شکني در سخنراني را در دانشگاه زندگي مورد بررسي قرار داده‌ايم و از اين نظر منابع خوبي در سايت موجود است اما اين مطلب از منظري ديگر به يخ‌شکني در ابتداي سخنراني مي‌پردازد. به اميد اين که شروع سخنراني هم همانند ساير بخش‌هاي آن براي سخنرانان فعال در اين عرصه دلچسب و هيجان‌انگيز باشد.


يخ شکني مخاطبان


6 گام براي شروع سخنراني با يخ شکني مخاطبان


به طور کلي يخ شکني مخاطبان با سه هدف کلي دنبال مي‌شود:


معرفي سخنران توام با صميميت بيش‌تر


يخ شکني خود شما است؛ چيزي درباره خود شما و نه مخاطبان. مطلبي درباره زمينه حرفه‌اي، علايق، زندگي شخصي، تحصيلات و ساير مواردي که براي ايجاد يک گفتگوي دوطرفه به ايجاد صميمت بيش‌تر کمک مي‌کنند.



غلبه بر ترس از صحبت کردن در جمع‌هاي بزرگ


شکستن يخ ديگران در دورهمي‌ها شايد در ابتدا ساده به نظر برسد؛ اما فرآيند پيچيده‌اي مي‌شود وقتي که سخنران درگير ترس از سخنراني در جمع‌هاي کوچک و بزرگ هم باشد.


اگر شما هم به دنبال غلبه بر ترس از سخنراني هستيد يخ شکني را فراموش نکنيد. با اين ترفند به جاي ام، اهوم و حرف‌هاي بي‌معني پرتکراري که مابين کلمات به کار مي‌بريد به مخاطبان خود نزديک‌تر خواهيد شد.


تعيين نقاط ضعف و قوت سخنران در طول سخنراني


با استفاده از يخ شکني مخاطبان در طول سخنراني بسياري از نقاط منفي و مثبت در فن بيان سخنران هويدا مي‌شود. در واقع با اين ترفند سخنران سطح خود را بهتر مي‌شناسد و تلاش مي‌کند از اين مرحله پيشرفت کند.


يخ شکني مخاطبان


شروع يخ شکني مخاطبان با تکنيک‌هاي ساده


در مرحله‌ي يخ شکني هيچ کسي از شما انتظار ندارد نظير يک سخنران حرفه‌اي به نطق جدي، رسمي و از پيش برنامه‌ريزي شده‌اي بپردازيد که بدون کم و کسر باشد. در مقابل يخ شکني يک گفتگوي صميمي و گرم دوطرفه است که اگر سخنران حواس‌جمع باشد مي‌تواند ادامه روند سخنراني را ساده‌تر کند.


زمانبندي در يخ شکني


زمانبندي در سخنراني اهميت زيادي دارد و يخ شکني به تبع آن از قوانين خاصي تبعيت مي‌کند که زمانبندي بخشي از آن است. زمان استاندارد براي يخ شکني مخاطبان حدود 6 دقيقه است. شايد به نظر اين زمان طولاني باشد و تصور کنيد مطلب کافي براي پر کردن اين زمان نداريد؛ اما به مرور زمان و همين که در يخ شکني مخاطبان خود مهارت پيدا کنيد وقت کم مي‌آوريد و آرزو مي‌کنيد بيش از اين زمان در اختيار داشتيد!



يخ شکني مخاطبان


استفاده/ عدم استفاده از يادداشت در يخ شکني


در طول يخ شکني هم نظير استفاده حرفه‌اي از يادداشت‌ها در طول سخنراني، مي‌توان به يادداشت‌ها تکيه کرد. در واقع هيچ قانوني براي استفاده يا عدم استفاده از يادداشت‌هايي که براي به خاطر سپردن مطالب به شما کمک مي‌کنند وجود ندارد.


انتظار چرچيل بودن در يخ شکني نداشته باشيد!


قبلا در تحليل فن بيان وينستون چرچيل به نکات ريز و جالبي اشاره کرديم که بعد از مطالعه آن حتما متوجه شديد چرا چرچيل تا اين حد در سخنوري معروف شده است. اما شما به عنوان يک سخنران مبتدي، نيمه‌حرفه‌اي و حتي حرفه‌اي نبايد انتظار چرچيل بودن را در يخ شکني از خودتان داشته باشيد. خصوصا که يخ شکني فرآيند اوليه سخنراني است و قرار نيست در اين مرحله خيلي سياستمدار باشيد و با برنامه حرکت کنيد.


يخ شکني مخاطبان


تنظيم بلندي صدا در يخ شکني


يکي از آثار استرس و هيجان زياد سخنران من من کردن و بالا و پايين آوردن صدا به صورت ناگهاني در طول سخنراني است. اگرچه در آموزش تنظيم صدا در سخنراني تاکيد کرده‌ايم که تغيير بلندي صدا يکي از مومات سخنراني است اما در يخ شکني به ريتم متعادل و ثابتي نياز داريم که خيلي بالا و پايين نشود.


شروع يخ شکني با شوخ‌طبعي


اگر فرد شوخ طبعي هستيد و يا در اين زمينه براي برقراري ارتباط با افراد مهارت کافي داريد يخ شکني مخاطبان را از همين مسير شروع کنيد. يکي از راه‌هاي کاهش تنش‌هاي ناشي از استرس در شروع سخنراني همين شوخ‌طبعي است که اگر روي آن تمرکز کنيد بسياري از موانع موجود را از خاطر مي‌بريد. شايد يک تکنيک هوشمندانه شروع سخنراني با يک شوخي خودخواهانه باشد که حتي مي‌‌تواند با ستايش خودتان همراه باشد. شايد در ابتدا کسي با شوخي‌هاي شما همراهي نکند؛ اما نااميد نشويد!



يخ شکني مخاطبان


خودداري از عذرخواهي از مخاطبان


يخ شکني در ابتداي سخنراني قرار دارد و طبيعي است اگر در رويارويي با يک جمع متفاوتي که با آن‌ها غريبه هستيم دچار گرفتگي زبان، لکنت و حتي من من کردن شويم. در چنين مواقعي سخنران ناخودآگاه بعد از خطاهاي اتفاقي خود از مخاطبان عذرخواهي مي‌کند؛ اما بايد بدانيد که عذرخواهي در سخنراني معمولا کاربردي جز پررنگ کردن اشتباهات يا نقاط ضعف ندارد. مهم‌تر اين که بسياري از سخرانان متوجه خيلي از خطاهاي سخنران در طول سخنراني نمي‌شوند!


فن بيان را اينجا کليک کنيد


داستان سخنراني، داستان پرماجرا و عجيبي است! تمام روزهاي قبل از اجرايي شدن سخنراني و تک تک لحظات اجراي سخنراني تمام تلاشمان را مي‌کنيم تا حداقل يک مخاطب لب به سخن بگشايد و اين وسط گفتگويي هر چند مختصر و حتي بي‌نتيجه شکل بگيرد؛ غافل از اين که وقتي تعداد زيادي از مخاطبان با هم شروع به صحبت و سوال پرسيدن مي‌کنند انگار فرمان سخنراني از دستمان رها شده است و ديگر قادر به کنترل جلسه نيستيم! مشکل بعدي زماني شروع مي‌شود که به اندازه تمام افرادي که به سخنراني ما توجه مي‌کنند، افرادي وجود دارند که سعي دارند در بي‌تفاوت‌ترين حالت ممکن به سر ببرند و با استفاده از موبايل يا وسايل مشابه، به سخنران نشان دهند که تنها در حال تحمل فضاي سخنراني هستند و هيچ تمايلي به گوش دادن ندارند! در چنين شرايطي چه به صورت فيزيکي و چه به صورت رواني شلوغي، همهمه و بي‌نظمي در سالن سخنراني و ذهن سخنران ايجاد مي‌شود که از هر جهت آزاردهنده است. به همين دليل است که سخنرانان در کنار هزار و يک نکته و ترفندي که در سخنراني ممکن است حائز اهميت باشند به دنبال راهي براي حفظ تمرکز و توجه مخاطبان هنگام همهمه و شلوغي در سالن سخنراني هستند.


حفظ تمرکز مخاطبان در سخنراني


 


اين حالت شلوغي و همهمه روي همه کساني که در سخنراني شرکت کرده‌اند تاثير مي‌گذارد. حتي کساني که سعي داشته‌اند به شما توجه نکنند، وقتي به آن‌ها مي‌نگريد به چشمان شما نگاه نکنند و بي‌تفاوت نسبت به تلاش شما براي به وادار کردن مخاطبان به تعامل، کارشان را ادامه دهند. در حالت ديگر ممکن است شما قرباني وضعيت شلوغي ناخواسته‌اي شويد که در سالن سخنراني رخ داده است و رفت و آمدهاي موجود باعث صحبت و همهمه شده است. در چنين موقعيتي باز هم همه چيز يکسان است و شما بايد به فکر راهي براي متمرکز کردن و جلب توجه مخاطبان به شکلي که اول سخنراني توجه مي‌کردند باشيد.





مشاهده مقاله  آموزش سخنراني با کمدي




ما در دانشگاه زندگي بر اساس تجربيات شخصي و منابع معتبر سخنراني و فن بيان راهکار مناسبي براي رفع اين مشکل داريم. کافي است تا پايان همراه ما بمانيد.


حفظ تمرکز و توجه مخاطبان هنگام همهمه و شلوغي در سالن سخنراني


به طور معمول نشستن به صورت غيرفعال و انجام دادن کاري به عنوان فعاليت دوم در حالي که در يک سخنراني حضور داريم مصداق بارز عدم توجه و تمرکز است. حتما در دانشگاه اين تجربه را داشته‌ايد و سعي داشته‌ايد زمان را با انجام کارهاي ديگري سپري کنيد. تنها راه متمرکز شدن در چنين شرايطي آن است که خودمان را مم به انجام کاري مرتبط با بحث کنيم. مثلا به يادداشت‌برداري بپردازيم.


 


حفظ توجه و تمرکز مخاطب


افراد چه طور روي يک چيز تمرکز مي‌کنند؟


به طور کلي ذهن بسته به علاقه، گرايش افراد و حس کنجکاوي مي‌تواند روي يک موضوع يا حتي چند موضوع متمرکز شود. اما در سخنراني به دليل طولاني بودن يا ادامه‌دار بودن بحث، هر لحظه امکان منحرف شدن حواس وجود دارد. به همين دليل است که تنها راه تمرکز کردن به صورت قطعي روي يک موضوع يا بحث را نوشتن به صورت همزمان مي‌دانند. حتي بدخط نوشتن اما يادداشت‌برداري از مطالب به افراد کمک مي‌کند و مانع از آن مي‌شود تا ذهن فرد از جلسه سخنراني به دنياي خيال پرواز کند!


طبق مطالعات انجام شده هميشه انجام يک فعاليت ثانويه به معناي حواس‌پرتي نيست؛ مثل همين نوشتن که به عنوان فعاليت ثانويه مي‌تواند مفيد واقع شود. اين نوشتن اکنون با توجه به پيشرفت‌هاي صورت گرفته مي‌تواند در لپ‌تاپ، داخل گوشي و تبلت انجام شود و بنابراين به عنوان يک سخنران و در مسير حفظ تمرکز و توجه مخاطبان هنگام همهمه و شلوغي در سالن سخنراني بايد بدانيد که مشغول شدن با موبايل هميشه به منزله بي‌توجهي به شما نيست!


براي خواندن مقالات فن بيان اينجا را کليک کنيد


www.daneshgahezendegi.com را کليک کنيد


عدم يادگيري اصول آموزش سخنراني عمومي و مهارت فن بيان منجر به اضطراب، عرق و حتي لرزيدن در برخي افراد گرديده و يکي از بزرگترين ترس هاي افراد در سراسر جهان به شمار مي رود. با اين حال دليلي وجود ندارد که سخنراني عمومي را يک شرايط اذيت کننده قلمداد کنيم. بسياري از افراد ممکن است در سخنراني در يک مجمع عمومي عملکرد ذاتي بسيار خوبي داشته باشند اما همه افراد مي توانند مهارت هاي آموزش سخنراني عمومي مورد نياز را فراگرفته و با اعتماد به نفس کامل يک سخنراني عمومي موفق ارائه دهند. شما همچنين مي توانيد مهارت هاي آموزش سخنراني عمومي را بدون کمک سايرين و با استفاده از ابزارهاي آنلاين و اينترنتي متعدد فرا بگيريد. در اين مقاله به معرفي چند مورد از اين ابزارها خواهيم پرداخت که با استفاده از آنها مي توانيد سخنراني عمومي بهتر و بدون اضطرابي داشته باشيد.


 


آموزش سخنراني عمومي


وبلاگ ها و وب سايت هاي آموزش سخنراني


از اين سايت ها براي يادگيري اصول سخنراني عمومي، پيدا کردن ابزارهاي مناسب و توصيه استفاده کنيد.



  1. Six Minutes:


با استفاده از وب سايت Six Minutes شما مي توانيد توصيه ها و پيشنهاداتي را در مورد آموزش سخنراني عمومي فرا بگيريد. بازديدکنندگان اين سايت مي توانند نکات جالبي را در مورد روش هاي ايجاد يک اسلايد پاور پوينت براي استفاده در ارائه ها فرا بگيرند.



  1. Speak Schmeak


ليزا برايتويت مربي آموزش سخنراني عمومي بوده و با استفاده از وبلاگ خود وي نکاتي را با افراد به اشتراک مي گذارد تا افراد بتوانند مهارت هاي سخنراني خود را تقويت کنند.



  1. Presentation Zen


آيا اسلايدهاي پاور پوينت بسيار تاثيرگذار هستند؟ به وبلاگ گر رينولدز مراجعه نماييد تا با روش هاي ايجاد يک اسلايد بهتر و تاثيرگذارتر آشنا شويد.



  1. Professionally Speaking


در اينجا شما با نظرات اين گريفين آشنا خواهيد شد. وي نکات و ابزارهايي را براي نوشتن و ارائه انواع سخنراني هاي عمومي  در اختيار کاربران قرار مي دهد.



  1. The Accidental Communicator



دکتر جيم آندرسون توصيه هايي را در زمينه هايي نظير شوخ طبعي و زبان اشاره ارائه نموده و همچنين روش هاي تبديل شدن به يک سخنران عمومي را به شما معرفي مي نمايد.



  1. SpeechYou:


آيا قصد داريد در يک دوره رايگان آموزش سخنراني عمومي شرکت کنيد؟ در اين وب سايت عضو شده و سخنراني خود را آپلود نماييد تا نظراتي را از ساير افراد علاقمند به سخنراني دريافت نماييد.



  1. Toastmasters International


يکي از بهترين روش ها براي پيشبرد آموزش سخنراني عمومي عضويت در Toastmasters مي باشد که در آنجا شما مي توانيد از ابزارها و ترفندهاي متعدد سخنراني بهره مند شويد.


آموزش سخنراني عمومي


ابزارهاي موثر آموزش سخنراني عمومي


اين ابزارها مي توانند بخش مهمي از ايجاد مهارت هاي سخنراني عمومي باشند:



  1. Prezi


با استفاده از يک اسلايد بسيار زيبا و تصاوير متعدد شما مي توانيد سخنراني خود را به خوبي ارائه دهيد و اين دقيقا چيزي است که ابزار آنلاين Prezi در اختيار شما قرار مي دهد.



  1. Empressr


اگر Prezi براي شما مناسب نيست، شما مي توانيد از ابزار Empressr استفاده کنيد که با استفاده از آن مي توانيد فايل هايي نظير موسيقي، ويدئو يا تصاوير را به اسلايدهاي خود بيافزاييد.



  1. Presentation Skills Self-Evaluation


اين ابزار توسط وب سايت Psychology Today ارائه شده است که به بررسي نقادانه سخنراني شما پرداخته و نکاتي را براي بهبود آن ارائه مي دهد.



  1. Vocaroo


Vocaroo يک نرم افزار آنلاين براي ضبط صدا مي باشد که براي گوش دادن به سخنراني خود عالي بوده و مي توانيد از طريق گوش دادن به صداي خود نکاتي را يادداشت نموده و براي بهبود آنها تلاش کنيد.


ادامه ابزارهاي آنلاين فن بيان را اينجا بخوانيد


دانشگاه زندگي را دنبال کنيد


هر وقت صحبت از سخنراني عمومي به ميان مي‌آيد و کسي مي‌خواهد يک توصيه مهم را در ارتباط با شيوه ارائه سخنراني يا کنفرانس به فرد ارائه‌دهنده بدهد مي‌گويد: مراقب باش از دست‌هايت خيلي هنگام حرف زدن استفاده نکني، حرکت دست‌هايت را به حداقل برسان و با تکان دادن دست حواس مخاطب را پرت نکن! اکنون سوال اصلي اين است: اگر قرار باشد حرکات دست در گفتگو حذف شوند چه از زبان بدن و تمام ژست‌ها و حالاتي باقي مي‌ماند که بايد براي زنده نگه داشتن سخنراني از آن‌ها استفاده کنيم؟!


چنين ديدي براي مخفي کردن يا در واقع ساکت کردن دستي که مدام با حرکاتش سعي به انتقال مفاهيم دارد وجود داشته است؛ اما اکنون بسياري از صاحب‌نظران بر اين موضوع اتفاق نظر دارند که حرکات دست در گفتگو زبان دوم سخنران است و بار بيان بسياري از ناگفته‌ها را از دوش سخنران برمي‌دارد. به علاوه دست يکي از اندام‌هاي اصلي بدن است که حتي اگر بدون حرکت بماند مجبور هستيم آن را با خود در سخنراني داشته باشيم (!)؛ چه بهتر که از اين بخش حياتي و پرکاربرد بدن حتي زماني که قرار است صرفا سخنراني کنيم استفاده شود.


مشاهده ويديوهاي سياسي معروف و پرمخاطبي که بالاي 124 هزار بازديد در يوتيوب و ساير کانال‌هاي ويديويي داشته‌اند نشان مي‌دهد که وقتي رهبران کاريزماتيک و پرجذبه دنيا از حرکات دست در گفتگو و سخنراني خود استفاده مي‌کنند مخاطبان شادتر بوده و حواسشان به جاي اطراف، روي سخنراني متمرکز است؛ اما با اين که خيلي از سخنرانان با تاثير دست و حرکات مختلف آن در سخنراني آشنايي دارند هنوز نمي‌دانند چه طور و به چه شکل از دستان براي مديريت بحث استفاده کنند و همين موضوع باعث مي‌شود حس کنند دست‌ها به دليل بي‌حرکت بودن سربار سخنراني هستند!


مطلب امروز دانشگاه زندگي، تحليلي جامع با استفاده از توصيه متخصصان برتر فن بيان براي مديريت هر چه بهتر حرکات دست در گفتگو و تمام بايدها و نبايدهايي است که در اين زمينه لازم است رعايت شود. همراه ما باشيد.





مشاهده مقاله  مهارت سخنراني عمومي در قرن بيست و يکم و ضرورت کسب آن




نحوه مديريت حرکات دست در گفتگو


زبان بدن، از هر کسي بهتر سخن مي‌گويد؛ اين را در مديريت زبان بدن به تفصيل بررسي کرديم و به استفاده از حرکات دست، ارتباط چشمي و کل بدن در کنار يادداشت‌ها در سخنراني تاکيد نموديم. اکنون خيلي جزئي‌تر به بررسي هر يک از حرکات دست و معناي آن مي‌پردازيم.


نحوه مديريت حرکات دست در گفتگو


حرکات دست را توصيفي تنظيم کنيد


شايد اگر از يک مربي فن بيان بپرسيد حرکات دست را چه طور برنامه‌ريزي کنيم بگويد: دستتان را به کلمات بسپاريد! بگذاريد دست‌ها با هر چه که مي‌گوييد به صورت طبيعي خودش هماهنگ شود. اگرچه چنين توصيه‌اي منطقي به نظر مي‌رسد و اگر قرار باشد هر يک از حرکات دست را با هر کلمه از قبل هماهنگ کنيم بالاخره در اجرا يکي از آن‌ها شکست مي‌خوريم، اما گاهي برنامه‌ريزي و تنظيم اين حرکات از قبل براي هر بخش از سخنراني خيلي بهتر جواب مي‌دهد!


نحوه مديريت حرکات دست در گفتگو


براي اين که حرکات دست حالت توصيفي پيدا کنند هنگامي که قرار است درباره يک نکته جزئي و کوچک حرف بزنيد دست‌ها را به حالت نيشگون گرفتن نگه داريد. اگر مسئله موردنظر شما خيلي بزرگ و عظيم است، مثلا يک سرمايه‌گذاري پرسود و منفعت در آن سوي دنيا، از باز کردن دست‌ها و در آغوش گرفتن هوا ترسي نداشته باشيد!


براي اين که مسير جلب توجه مخاطب را تا پايان به همين خوبي پيش ببريد گاهي يکي از دست‌ها را پايين بياوريد و تنوع ايجاد کنيد.


نحوه مديريت حرکات دست در گفتگو


يکي از ترفندهاي سخنراني، نمايش شماره‌ها با دست است. مثلا اگر 5 دليل ابتلا به سرماخوردگي‌هاي فصلي را بيان مي‌کنيد و قصد داريد روي دليل سوم بيش‌تر مانور دهيد هر بار که عدد سه را به کار مي‌بريد، سه را هم با انگشتان دست به وضوح نشان دهيد.


سخنراني با دست خالي!


يکي از توصيه‌هاي جهاني که البته هرگز دليل و منطقي پشت آن را متوجه نشديم استفاده از کف دست هنگام صحبت کردن است. خيلي از سخنرانان کف دست را پايه تکامل حرکات بدن مي‌دانند و معتقدند با کف دست آزاد و تهي در سخنراني مي‌توان بسياري از مفاهيم را منتقل کرد.


 


چگونگي فن بيان صحبت با کودکان را کليک کنيد


مقالات دانشگاه زندگي را اينجا دنبال کنيد


رعايت کردن آداب معاشرت موضوعي است که همه افراد مخصوصاً ن بايد به آن توجه کنند و در زندگي روزمره به کار بگيرند. در ادامه 8 قانون آداب معاشرت را نوشته‌ايم، بنابراين همراه ما باشيد.


1 – حس و حال شما نبايد بر اخلاقتان تاثير بگذارد


حتي اگر روز بسيار سختي را سپري کنيد، بايد اين را در ذهن داشته باشيد که بسياري از افراد شايد متوجه اين موضوع نباشند، پس هرگز نبايد با اخلاق بد و زننده، باعث رنجش آن‌ها شويد. سعي کنيد روي صورتتان لبخند داشته باشيد و روزتان را با مثبت‌گرايي پيش ببريد. همين موضوع درباره افراد ديگري که روزانه با آن‌ها در تعامل هستيد، صدق مي‌کند. زيرا ممکن است آن‌ها روز سختي داشته باشند و بخاطر نيروي مثبت شما، روحيه و انگيزه خوبي بگيرند.


آداب معاشرت


2 – «تشکر» به صورت دست‌نويس


مي‌توانيد گاهي اوقات براي تشکر از فردي ديگر (مثلاً مادرتان) نوشته‌هايي تشکرآميز تهيه کنيد و آن را جايي قرار بدهيد که آن فرد مشاهده کند. اين تشکر مي‌تواند بخاطر کمکي که به شما کرده‌اند باشد يا هر موضوعي که فکر مي‌کنيد لازم است بخاطرش تشکر کنيد. اين يکي از قوانين آداب معاشرت است.


تشکر کردن


3 – همواره مهربان و بخشنده باشيد


اين مورد در همه جنبه‌هاي زندگي شما تاثيرگذار است. اين مهرباني را مي‌توان در بخش‌هاي مختلف زندگي به کار گرفت. مهم‌ترين نکته اين است که با ديگران طوري رفتار کنيم که دوست داريم با خودمان رفتار شود. نمي‌توان کسي را يافت که از مهربان و بخشنده بودن خودش، ناراحت يا پشيمان باشد.





مشاهده مقاله  11 کاري که نبايد بعد از بيدار شدن از خواب انجام داد




 


4 – تلفن همراه را کنار بگذاريد


اين قانون را بايد بدون هيچ حرف و حديثي پذيرفت اما معمولاً همه ما آن را فراموش مي‌کنيم. اينکه با افرادي باشيد که همواره در گوشي خود هستند، بازي مي‌کنند يا وقتشان را در شبکه‌هاي اجتماعي مي‌گذارنند، بسيار ناخوشايند است. سعي کنيد هنگامي که با دوستان، خانواده يا افراد ديگر همراه مي‌شويد، گوشي را کنار گذاشته و با آن‌ها صحبت کنيد. حتماً در حضور والدين يا افراد مسن‌تر، به اين نکته توجه کنيد که نسل گذشته نسبت به اين موضوع حساس‌تر است و آن را نوعي بي‌احترامي تلقي مي‌کند. پس در اين موارد، گوشي خود را پنهان کنيد!


 


5 – با ادب و نزاکت به رقابت بپردازيد


حتماً لازم نيست که از روش‌هاي نامناسب براي اينکه به ديگران بفهمانيد سربه‌سر شما نگذارند، استفاده کنيد. در برابر هم‌اتاقي، همکار يا هر فرد ديگري که حس مي‌کنيد با شما رقابت دارد، ادب و نزاکت را رعايت کنيد. مي‌توانيد به راحتي و با حفظ احترام به طرف مقابل بگوييد که چه حسي درباره او و رفتارهايش داريد. در اين رابطه بهتر است به يک سخن جالب از وينستون چرچيل اشاره کنييم. او گفته است:


«نزاکت، توانايي اين است که به شخصي بگوييد برود به جهنم! اما به شکلي که آن شخص واقعاً به چنين سفري فکر کند.»


آداب معاشرت


6 – پست بگذاريد يا نه؟


اين سوال يکي از مهم‌ترين سوالات جامعه امروزي است. در دنياي امروز، شبکه‌هاي اجتماعي به بخشي مهم از زندگي انسان‌ها تبديل شده‌اند و بايد آداب و مقرراتي را براي استفاده از آن در نظر گرفت. هميشه از خود بپرسيد که آيا انتشار يک پست و محتواي آن براي شما مفيد است يا در نهايت به ضررتان خواهد بود. اگر دوست نداريد يکي از اعضاي خانواده پست شما را ببيند، به اين موضوع توجه داشته باشيد و پست را منتشر نکنيد. علاوه بر اين، هميشه سعي کنيد که حريم شخصي را به روز نگه داريد و مواظب اطلاعاتي که در اين فضا به اشتراک مي‌گذاريد، باشيد.





مشاهده مقاله  زندگي در زمان حال. در حال زندگي کنيم




 


7 – به اطرافيان توجه کنيد


احترام به حقوق ديگران و توجه به آنان يکي از ضروري‌ترين قوانين معاشرت است که بايد رعايت کنيد. مثلاً نبايد در مکان‌هاي عمومي با صداي بلند از تلفن استفاده کنيد. دنيا مکان بهتري خواهد بود اگر مردم بيشتر به اطرافيان خود اهميت بدهند و حقوق يکديگر را رعايت کنند.


 


8 – اعتماد به نفس کليد همه چيز است


به ياد داشته باشيد که شما خودتان هستيد و هيچ کس قرار نيست ويژگي‌هاي منحصر به فرد شما را داشته باشد. شما در جهان يکتا هستيد و لازم است خود را باور کنيد. پس خودتان باشيد و کارهايي که دوست نداريد را انجام ندهيد زيرا مجبور نيستيد. اعتماد به نفس‌تان را حفظ کنيد و خود را به عنوان يک زن يا دختر جوان باور داشته باشيد.


 


مقالات بيشتر ما را با موضوع فن بيان دنبال کنيد


نام برخي از افراد به واسطه شهرت و اعتباري که کسب مي‌کنند ارزشمند مي‌شود. حتما براي شما هم پيش آمده است که به محض شنيدن اسم و فاميل کسي، حتي با شنيدن خبرها و گفته‌هايي که ممکن است عليه آن فرد باشند ذهنيت مثبتتان باز هم به خاطر اعتماد و شناختي که از او داريد تغيير نکرده است. اعتماد دوطرفه، رکن اصلي يک ارتباط در گرداب حوادث روزانه است. همين که ديگران براي شنيدن حرف‌هاي ما وقت مي‌گذارند و يک گفتگو دونفره به وجود مي‌آيد يعني سطح خيلي ابتدايي از اعتماد بين دو نفر يا چند نفر شکل گرفته است که با هم به تبادل نظر پرداخته‌اند. سخنراني هم دقيقا مثل همين روابط ساده روزانه است که براي شکل گرفتن آن به شکل‌گيري درجاتي از اعتماد متقابل نياز داريم. در اين رابطه سخنران به عنوان فردي که بيش‌ترين دقايق را براي متکلم وحده بودن در حضور مخاطبان در اختيار دارد بايد ويژگي‌هاي شخصيتي خاصي داشته باشد. سخنران بايد از يک سري ويژگي‌ها و خصايص اخلاقي در خود آگاه باشد تا بتواند مطمئن شود مخاطب به او اعتماد کرده، شنونده فعال سخنراني است و ايده‌هاي سخنران را دنبال مي‌کند. اما اين شخصيت‌هاي اخلاقي براي ايجاد اعتماد بين سخنران و مخاطبان چيست؟


هر سخنران خصلت‌هاي اخلافي خاص خود را دارد؛ اما از اين بين صداقت، حسن شهرت، امانت‌داري در انتقال مطالب و تطابق با مخاطبان از مهم‌ترين شاخصه‌هايي هستند که هر سخنران بايد داشته باشد و آن‌ها را در خود تقويت نمايد.


اين صفات چه زماني بايد تقويت شوند؟ سخنران روي صحنه و پيش از اين که لب به سخن بگشايد مي‌تواند براي ارتباط گرفتن با مخاطبان اين شاخصه‌هاي را در خود تقويت کند؟ براي ايجاد اعتماد بين سخنران و مخاطبان و شروع تعامل دوطرفه از کجا بايد شروع کرد؟ تکنيک‌هايي که در ادامه مي‌خوانيد راهنما کاملي هستند تا قبل از شروع سخنراني يا حين سخنراني بتوانيد ارتباط بهتري با مخاطبان برقرار کنيد.





مشاهده مقاله  نگاهي بر متداول ترين اختلالات گفتاري و دلايل آن در فن بيان




تکنيک‌هاي ارتباط گرفتن و ايجاد اعتماد بين سخنران و مخاطبان در سخنراني


ويژگي‌هاي رفتاري يا شخصيت و خصلت‌هاي اخلاقي هر فرد کميتي کيفي است و نمي‌توانيم مثل مقادير کمي آن را با واحد مشخصي اندازه‌گيري کنيم. براي درک بهتر اين موضوع بهتر است با يک مثال ساده شروع کنيم. سلامت کميتي کيفي است که با استفاده از اعداد و ارقام قابل توصيف نيست. اين کميت‌ها را کيفي مي‌نامند و آن را با نمره يا امتياز مشخص نمي‌کنند. اين در حالي است که براي بسياري از کميت‌ها نظير وزن يا قد به اعداد وابسته هستيم.


اعتماد بين سخنران و مخاطبان


ويژگي‌هاي رفتاري يا شاخصه‌هاي اخلاقي يک سخنران که باعث ايجاد اعتماد بين سخنران و مخاطبان مي‌شوند را در ادامه مي‌خوانيد.


راه‌هاي ايجاد اعتماد بين مخاطب و سخنران پيش از شروع سخنراني


امانت‌داري در انتقال مطالب


به مرور زمان و هر چه قدر که در مديريت سخنراني‌هاي کوتاه و يا سخنراني‌هاي طولاني‌تر مهارت کسب کنيد پارامتر صداقت و امانت‌داري در انتقال مطالب براي شما به عنوان يک سخنران مطرح مي‌شود. افکار شما و اطلاعاتي که به مخاطب منتقل مي‌کنيد بايد متناسب با مسائل تازه، کاملا به روز و امروزي باشد. امانت‌داري يکي از عوامل حسن شهرت براي سخنران است که در ادامه بدان بيش‌تر مي‌پردازيم.


هر چه که در امانت‌داري اطلاعات بهتر عمل کنيد ايجاد اعتماد بين سخنران و مخاطبان ساده‌تر مي‌شود؛ به اين شکل که مطالب شما از جهت استناد به منابع معتبر کاملا قابل اعتماد مي‌شوند و از اين جهت در نظر مخاطبان برجسته‌تر مي‌شويد.


اعتماد بين سخنران و مخاطبان


تحليل موضوع سخنراني از ديد تخصصي (شهرت)


اين روزها مردم به شدت درگير و پرمشغله هستند. اطراف آن‌ها سخنرانان زيادي وجود دارد که سعي دارند با موضوعات و مباحث وسوسه‌کننده‌اي مخاطب را به سمت خود بکشانند. در اين بازار پرتلاطم فکر مي‌کنيد کدام سخنران مي‌تواند مخاطب را به سالن سخنراني بکشاند و دغدغه شرکت در سخنراني را براي او ايجاد کند؟


 


سايت مسير زندگي را اينجا کليک کنيد


اگر بخواهيم از پنج نفر راجب دليل شکستِ رابط? پيشين‌شان سوال کنيم، چهار نفرشان در جواب، به ارتباطات ضغيف اشاره خواهند کرد.


شايد هيچ‌کس دل‌اش نخواهد اين عبارت را روي کارت ولنتاين بنويسد، اما: (زوج‌هائي که باهم نزاع دارند، دوام رابطه‌ شان تضمين‌شده‌تر است).


افرادي که باهم ستيز و کشمکش دارند ده برابرِ کساني که مشکلات را مثل آشغال زير فرش پنهان مي‌کنند، رابط? شادتري دارند. اين نتيجه، حاصل تحقيقي در ميان 1000نفر از افراد بالغ است.


جوزف گرني، يکي از بهترين نويسندگان نيويورک تايمز در اين باره مي‌گويد: (بسياري از زوج‌ها باور دارند که اجتناب از بحث در معضلات حساس و در واقع اجتناب از ستيز سبب مي‌شود تا رابط? آسوده‌تري داشته باشند.


دوام رابطه


اما بزرگ‌ترين مشکل اين نوع روابط همين اجتناب است. احساس بدي داريم اما چيزي راجب‌اش بازگو نمي‌کنيم. لااقل تا زماني که بتوانيم تحمل کنيم. پس آن‌قدر صبر مي‌کنيم تا آن مشکل واقعاً از کنترل خارج شود و سپس با بيچارگي راجب‌اش بحث کنيم.


توجيه ما براي اين رفتار اين است که مي‌دانيم ريسک‌هاي حاصل از صحبت‌کردن چه خواهند بود. اما برعکس، هيچ دانسته‌اي راجب خطرات ناشي از امتناع‌ ورزيدن نسبت به اين عمل نداريم. چه بسا که آسيب‌هاي طولاني‌مدتِ آن، به‌غايت سنگين‌تر و غيرقابل جبران‌تر باشد).


چهار نفر از هر پنج نفر، در رابطه با اين مسئله اذعان داشته‌اند که ارتباطات ضغيف از بزرگ‌ترين مسبب‌هاي شکست در آخرين رابطه‌شان بوده.


تنها نيمي از اين افراد به ضعف ارتباطات اشاره کردند، اما هيچ‌کدام حقيقتاً به عمقِ اهميت اين مسئله توجهي نداشتند.





مشاهده مقاله  آيا ازدواج فاميلي واقعاً خطرناک است؟




(بزرگ‌ترين اشتباه ناخودآگاهانه افراد اين است که مسئوليت احساسات خود را برعهده نمي‌گيرند. ما فکر مي‌کنيم بايد آن‌طوري باشيم که ديگران مي‌خواهند _ و همين پديده باعث مي‌شود تا نقش خودمان در ابراز احساس‌مان را از ياد ببريم. به‌ همين خاطر، وقتي با معشوقه‌مان راجب احساسات دروني‌مان حرف مي‌زنيم، صحبت‌هاي‌مان بوي تهمت‌زدن و دفاعيه‌هاي بي‌سروته را مي‌دهد).


نزاع


گرني در صحبت‌هاي‌اش به سه مورد از مشهورترين مشکلاتي اشاره مي‌کند، که زوج‌ها از حرف زدن راجب‌شان ابا دارند. يعني: رابط? جنسي، هزينه‌ها و الگوي خشمگين‌شدن (يعني کنش‌هائي که فرد در زمان مستولي‌شدنِ غضب، از خود بروز مي‌دهد).


گرني مي‌گويد: (موفقيت يک رابطه در گرو مذاکره راجب مشکلات اساسي است. ساختن يک عشق پايدار مشقت زيادي را مي‌طلبد. يک رابط? صميمي فقط شامل عشق ورزيدن نمي‌شود، بلکه براي دوام رابطه بايد بتواند تا حقيقت را نيز در خود جاي دهد. در صدد اين موضوع، صحبت‌هاي جدي، وسايل نقليه‌اي براي انتقال احساسات، ارتباطات و اعتماد به يکديگر است).


چگونه با معشوقه خود، بحثي موثر داشته باشيم



  • تفکرات‌تان را مديريت کنيد

  • از خودتان بپرسيد که چرا يک فردِ موجه، نجيب و منطقي مثل معشوق? شما بايد چنين کاري کند، و سپس راجب‌اش قضاوت کنيد

  • قبل از شکايت، اثبات کنيد

  • بي‌هوا به مشکل نپردازيد. اجازه بدهيد اول، معشوق? شما از احترام و اهميت شما نسبت به خودش آگاه شود

  • با واقعيت‌ها آغاز کنيد

  • تهمت‌ها، قضاوت‌ها و فتنه‌هاي‌تان را از غلاف آزاد کنيد

  • صادق، اما رِند باشيد

  • با استدلال به واقعيت‌هاي بيان‌شده، به معشوقه‌تان بگوئيد که چرا نگران يا ناراحت هستيد. اما از راه تهمت وارد نشويد، و مثل يک ديدگاه ابرازش کنيد

  • او را به سخن گفتن واداريد

  • وقتي شما براي معشوقه‌تان گوش شنوا داشته باشيد، او نيز همين امر را براي شما تکرار خواهد کرد


مسير زندگي را کليک کنيد


وقتي که از سن و سالِ مناسب براي ازدواج صحبت به ميان مي‌آيد، استانداردهاي دوگانه‌اي براي ن و مردان در نظر گرفته مي‌شود. معمولاً به مردها گفته مي‌شود تا زمان رسيدن به  آمادگي کامل صبر کنند و به سمت ازدواج نروند. يعني به بلوغ کامل برسند، کار و حرفه‌اي داشته باشند تا بتوانند از پس مخارج زندگي بر بيايند و از نظر اقتصادي مشکلي نداشته باشند. شايد از نظر بعضي‌ها اين کار تصميمي کاملاً عاقلانه و مناسب باشد. اما درباره ن چطور؟ همراه ما باشيد.


اين موضوع باعث مي‌شود که مردان به بلوغ بيشتري برسند و به اصطلاح پخته‌تر شوند و از طرفي فرصت بيشتري براي يافتن فرد مورد نظر داشته باشند. اما چنين ديدگاهي نسبت به ن وجود ندارد. فيلم‌ها و داستان‌هاي عاشقانه همه چيز را طوري به تصوير مي‎کشند که انگار يک دختر از زمان کودکي بايد در فکر يافتن فردي مناسب و ازدواج با او باشد و روياهايي اين شکلي را در ذهنش بپروراند!


فشارهاي خانواده و جامعه تا دهه 20 سالگي وجود دارد و اگر دختري 30 سالگي را رد کند، انگار که فرصت ازدواج براي هميشه از دست رفته است ولي اين باور غلط است. توجه کنيد که زودتر ازدواج‌ کردن به هيچ وجه به معني يک ازدواج موفق و زندگي خوب نيست. چراکه تعداد زيادي از همين ازدواج‌هاي زودتر از موعد، در نهايت با مشکلاتي مواجه مي‌شوند و حتي آمار اختلاف و طلاق در بين آن‌ها زياد است. واقعيت اين است که دانايي انسان با افزايش سن؛ بيشتر مي‎شود و مي‌تواند انتخاب عاقلانه‌تري داشته باشد. وقتي سن زن کمي بالا مي‌رود، از نظر احساسي به پختگي بيشتري مي‌رسد و تجربه او براي شناخت فرد مناسب، بيشتر شده است.





مشاهده مقاله  آيا سن والدين روي تربيت فرزندان تاثير گذار است؟




ازدواج


البته ني که در سن بالا ازدواج مي‌کنند، مشکلات خاص خودشان را دارند. يکي ترس از طلاق است و اينکه شايد پس از گذشت اين همه مدت و سنجش همه جوانب، ازدواج با شکست مواجه شود. البته اين موضوع کمتر اتفاق مي‌افتد و به نظر مي‌رسد چنين ازدواج‌هايي از دوام بيشتري برخوردار هستند. خيلي از ني که بالاي 30 سال داشتند و ازدواج کردند، از زندگي مشترک خود رضايت بيشتري داشتند و احساس راحتي بيشتري در کنار همسرشان داشتند.


استفاني تز نويسنده کتاب‌هايي مانند Marriage, A History (ازدواج، يک تاريخ) و The Way We Never Were (هرگز اينگونه نبوديم) در اين باره صحبت‌هايي دارد و به تفاوت نسل‌ها اشاره مي‌کند:


«در گذشته مثلاً دهه 60 ميلادي، افراد تمايل بيشتري براي ازدواج در سن پايين داشتند چونکه کار زيادي براي ن وجود نداشت و آنان بيشتر به ازدواج و مادر شدن روي مي‌آوردند. اما امروزه، انتظارات افراد از ازدواج به شدت بالا رفته است – مثل يک رابطه دوستي،  نفع مشترک و يادگيري از يکديگر شده است. ما مي‌خواهيم به عنوان افرادي هم‌سطح با هم مذاکره کنيم.»


زمان اردواج


اين نويسنده در ادامه گفت:


«اين‌ها چيزهايي هستند که با افزايش سطح تحصيلات، بلوغ و خودباوري به دست آمده‌اند. در گذشته ازدواج چيزي بود که به وسيله آن افراد رشد و ترقي پيدا مي‌کردند اما اخيراً، ازدواج در صورتي موفق است که هر دو طرف قبل از ازدواج، به اندازه کافي رشد کرده و آماده باشند.»


ن بايد اجازه دهند که زندگي و کسب تجربه‌هاي مختلف از آن، شخصيت‌شان را قبل از ورود به رابطه مهمي مانند ازدواج شکل دهد به‌زوريکه خودشات را بهتر بشناسند. بايد اين وقت را داشته باشند که بتوانند از نظر شغلي و شخصيتي به سطح مطلوبي برسند و موفقيت‌هايي کسب کنند به اين دليل که ازدواج به آن راحتي که بعضي افراد مي‌گويند، نيست. اين موضوع زمان مي‌برد و به تلاش فراوان و صبر و بلوغ طرفين نياز دارد. خيلي از ن هم دوست دارند اعتماد به نفس خود و قابليت همکاري با ديگران را قبل از ازدواج افزايش دهند،. صبر مي‌تواند در مواقعي کارساز باشد و شما را وارد رابطه بهتري کند. بنابراين مي‌توان گفت که ازدواج در سن کم و بدون اينکه فرد هنوز خودش را شناخته باشد، کاري منطقي نيست. البته عده‌اي هنور با اين مسائل مخالفند و باور دارند که جوانان هرچه زودتر ازدواج کنند.


مسير زندگي را دنبال کنيد


دانشگاه زندگي را دنبال کنيد


با انجام تمرينات اين محصول آموزشي چه چيزهايي را از دست مي‌دهيم؟


افرادي که اين محصول را تهيه کنند و تمرينات آن‌ را انجام دهند،‌ قطعا موارد زير را از دست خواهند داد:


1.       تنبلي و اهمال‌کاري


2.       حسرت خوردن از پيشرفت ديگران


3.       تنبيه خود و خودسرزنشگري بابت نرسيدن به آرزوها


4.       به تعويق انداختن کارها


5.       افسردگي


6.       احساس شرم و گناه


 


نمايشگر ويديو






00:00

  

02:01







با انجام تمريناتي که خانم مظفري بيان مي‌کند قطعا به موارد زير خواهيم رسيد:


1.       برداشتن اولين قدم‌ها براي رسيدن به آرزوها


2.       کشف نقشه راه زندگي خود


3.       رهايي از دام گناه و خودتنبيهي


4.       شکستن قفل‌هاي ذهني


 


چه چيزهايي مي‌آموزيم:


1.       به انجام رساندن يک کار، بهتر از انجام کامل آن است.


2.       چرا کمال‌طلب شده‌ايم؟


3.       چرا کمال‌ طلبي اضطراب ما را موقتا رفع مي‌کند؟


4.       شروع کننده خوبي باشيم.


 


نمايشگر ويديو






00:00

  

01:18







مخاطبان اين آموزش:


·         هر شخصي که نياز دارد بيشترين بهره را از زندگي خود ببرد و به جاي اينکه شاهد موفقيت ديگران باشد، شاهد موفقيت خود باشد.


 


مدرس:


·         خانم نيلوفر مظفري متخصص روانشناسي و طرحواره درمانگر،‌ داراي پروانه از سازمان نظام روانشناسي و مشاوره ايران


محصول کمال طلبي را کليک کنيد




پيش از اين که پيام ما در طول صحبت کردن منتقل شود، اولين چيزي که اين بين مبادله مي‌شود صدايي است که توسط مولکول‌هاي هوا جا به جا مي‌شود و به گوش شنونده مي‌رسد. صدا تنها ابزار سخنران در طول سخنراني است و تمام گزينه‌هاي جانبي نظير ابزارهاي پشتيبان در طول سخنراني تا زماني که صدا به خوبي منتقل نشود بيهوده خواهند بود. از اين رو  افزايش بلندي و کيفيت صدا در طول سخنراني به عنوان يک اصل مهم مطرح مي‌شود که سخنران و تمام افراد دخيل در سخنراني بايد تلاش خود را براي بهبود اين موضوع به کار ببرند.


احتمالا اولين گزينه‌اي که براي بهبود کيفيت صدا به ذهنتان برسد تقويت حنجره براي داشتن صدايي رساتر باشد. شايد گزينه بعدي گرم کردن صدا براي شروع سخنراني باشد که به سخنران کمک مي‌کند از حداکثر ظرفيت صوتي خود براي شروع سخنراني استفاده کند. در حين حال مي‌توان با تکنيک‌هاي تنفس صحيح در سخنراني و تنظيم نفس‌ها، بلندي و کيفيت صدا را تا حد زيادي متعادل کرد.


پايين بودن صداي سخنران مشکلي نيست که راه حلي نداشته باشد و مي‌توان با استفاده از سيستم‌هاي تقويت‌کننده صوتي ميکروفون اين عيوب را پنهان کرد؛ اما مي‌توان در اين مسير استراتژي‌هايي براي افزايش بلندي و کيفيت صدا به کار گرفت تا سخنران بتواند حتي بدون ميکروفون شنيده شود.


4 راه حل ساده براي افزايش بلندي و کيفيت صدا در طول سخنراني


هميشه شنيده نشدن صداي سخنران يا افت کيفيت صداي او ناشي از قواي صوتي وي نيست. هزاران عامل داخل سالن سخنراني و عوامل خارجي دست به دست هم مي‌دهند تا تمرکز شما و مخاطب بر هم زده شود.





مشاهده مقاله  نکاتي در حرکات بدن در سخنراني که بر جذابيت گفتار مي‌افزايد (1)




افزايش بلندي و کيفيت صدا در طول سخنراني


راه حل اول: کاهش آلودگي صوتي محيطي


هر گونه صوتي که در اطرافتان شنيده مي‌شود آزاردهنده است. از اصوات واضح و بلند تا اصواتي که خيلي ناملموس روي اعصباتان راه مي‌روند!


اين آلودگي صوتي را از راه‌هاي زير به حداقل برسانيد:



  1. بستن پنجره‌ها: ساده‌ترين صداهايي که ممکن است باعث آشفتگي خاطرتان شود صداي ماشين چمن‌زني، ترافيک و رفت و آمدهاي عادي در محوطه خارجي است که با بستن پنجره‌ها تقليل مي‌يابد

  2. استفاده از لباس و اقلام همراه مناسب: بخشي از حواس‌پرتي مخاطبان به خود سخنران مربوط مي‌شود. تکان دادن مداوم خودکار، حرکات دوره‌اي و مداوم سر، گردن و پا يا استفاده از جواهرات پرسر و صدا که با راه رفتن سر و صدا توليد مي‌کنند را بايد از ظاهر خود حذف کنيد

  3. شروع سخنراني در سکوت کامل: اشتباه محض است اگر سخنراني را در حالي شروع کنيد که هنوز تشويق و تمجيد مخاطبان داخل سالن تمام نشده است. همين موضوع باعث مي‌شود تا بخشي از کلام شما توسط مخاطب ناديده گرفته شود


افزايش بلندي و کيفيت صدا در طول سخنراني


راه حل دوم: سخنراني از فاصله نزديک


فيزيک صوت خيلي ساده است. فاصله با فرکانس صوتي که به گوش مخاطب مي‌رسد نسبت عکس دارد.


چنان چه که در اهميت تن صدا در بحث انتقال پيام در سخنراني گفته شد نزديک‌تر شدن به مخاطبان از هر نظر تاثيرگذاري روي آن‌ها را بيش‌تر مي‌کند. براي اين کاهش فاصله دو راه وجود دارد:



  1. نزديک کردن مخاطبان به صحنه سخنراني: در جهت افزايش بلندي و کيفيت صدا در سخنراني، نزديک کردن صندلي‌ها حداقل 300 متر جلوتر از سطح فعليشان به انتقال بهتر صدا کمک مي‌کند

  2. حذف صندلي‌هاي خيلي دور از صحنه: براي افزايش بلندي و کيفيت صدا و زماني که چاره‌اي جز نزديک شدن به مخاطبان نداريد اما اين امر امکان‌پذير نيست بهتر است صندلي‌هاي رديف آخر و دور از صحنه را حذف کنيد.

  3. اجراي سخنراني در سالن‌هاي کوچک‌تر: اجرا در سالن‌هاي کوچک‌تر و محدود‌تر مشکل انتقال صدا در سالن‌هاي بزرگ‌تر را نخواهد داشت


مسير زندگي را اينجا پيدا کنيد


دانشگاه زندگي را همراهي کنيد


اگر جز والديني هستيد که يک فرزند يا بيشتر داريد، بايد توجه کنيد که مسائل تربيت هر يک از آن‌ها، ممکن است متفاوت باشد. يعني يک روش براي همه فرزندان جواب نمي‌دهد و اين موضوع در نهايت باعث مي‌شود که والدين نااميد شوند از تلاش دست بکشند. اينکه بيش از يک سوم والدين فکر مي‌کنند روش‌هاي آن‌ها براي تربيت کودکان موثر و کاربردي نيست، موضوع عجيبي به شمار نمي‌رود. (اين نتيجه از تحقيقي شامل 2.134 پدر و مادر با فرزنداني در سنين 2 الي 11 سال به دست آمده)


با اين حال، متخصصان کودک مي‌گويند که تکنيک‌هاي خاصي براي تربيت کودکان وجود دارد که در ادامه آن‌ها را معرفي مي‌کنيم. همراه دانشگاه زندگي باشيد.


تربيت فرزندان


تداوم، کليد اصلي ماجراست


از آنجا که همه افراد، نحوه تربيت متفاوتي را به کار مي‌گيرند، نمي‌توان گفت که تداوم در رفتارهاي تربيتي بايد هميشه وجود داشته باشد. البته بايد گفت که کليد اصلي براي رسيدن به هدف‌ها، تداوم در اعمال و تلاش است. ممکن است تغيير مسائل، براي کودکان دشوار باشد و آن‌ها را سردرگم کند. تداوم براي قابل پيش‌بيني بودن اعمال، ضروري به نظر مي‌رسد. بنابراين کودکان هر گاه کاري را انجام مي‌دهند، مي‌توانند واکنش و رفتار والدين خود را در موقعيت‌هاي مختلف، پيش‌بيني کنند. مثلاً مي‌دانند که يک کار بد، پاسخ و واکنش خاصي خواهد داشت.


 


به دنبال يافتن «دليل» رفتار ناپسند باشيد


هنگامي که فرزندتان يک ليوان پُر را روي فرش مي‌ريزد، بايد يک نتيجه تربيتي براي او در نظر بگيريد. اما اگر بتوانيد به جاي يک واکنش ساده، به دنبال «دليل» کار بگرديد، احتمالاً سريع‌تر به مشکل فرزند خود پي مي‌بريد. مثلاً اگر او ليوان را به خاطر کثيف بودن پرت کرده، بايد يک رفتار تربيتي خاص نشان دهيد اما اگر ليوان را فقط بخاطر دوست نداشتن شير درون آن پرت کرده، لازم است که روش ديگري براي تربيت او اتخاذ کنيد. شايد او به خاطر موضوعي ديگر ناراحت است و قصد دارد نارحتي خود را با چنين کاري نشان دهد. با توجه به اين موضوعات و فهميدن دليل اصلي کار، مي‌توانيد از روش‌هاي بهتري براي تربيت کودک يا صحبت با او، استفاده کنيد.





مشاهده مقاله  چگونه رازدار باشيم؟ آيا رازداري کاري درستي است؟




از دعوا بر سر قدرت بپرهيزيد


سعي کنيد نبرد و نزاع‌هايتان را به دقت انتخاب کنيد، زيرا زماني که يک نبرد را انتخاب کرديد، فرد بزرگسال (پدر يا مادر) بايد در آن پيروز شوند. فقط به مشکلاتي بپردازيد که واقعاً اهميت دارند (مثلا مواردي که به امنيت و سلامتي مربوط هستند) و از موارد کم‌اهميت چشم‌پوشي کنيد. اگر ممکن است انتخاب‌هاي ديگري به فرزندتان بدهيد و در عين حال، محدوديت‌هايي اعمال کنيد. توجه کنيد که والدين نبايد در مقابل فرزندان ضعف نشان دهند و اگر او کار اشتباهي کرد از جمله «اين دفعه اشکالي ندارد» استفاده نکنيد، زيرا بچه به اين نتيجه مي‌رسد که هر بار ممکن است والدين نظر خودشان را تغيير دهند و دوباره مرتکب همان خطا مي‌شود.


تحسين کودک


بر روي رفتارهاي خوب تاکيد کنيد و به تحسين آن بپردازيد


اگر رفتارهاي کودک آسيب‌زا نيستند، يک راه براي تربيت او، تحسين کردن کارهاي خوب و جايزه دادن به آن به وسيله بغل کردن يا انجام کاري ويژه (مثلاً رفتن به پارک) است. از طرفي بايد برخي رفتارهاي بد را ناديده بگيريد و فقط به رفتارهاي مثبت، واکنش مناسب نشان دهيد. بدين ترتيب کودک مي‌فهمد که با انجام کار خوب، جايزه مي‌گيرد و با انجام کار بد، هيچ چيزي گيرش نمي‌آيد


 


محصول فن بيان را اينجا تهيه کنيد


www.daneshgahezendegi.com


فرقي نمي‌کند چه تعداد تحقيق درباره معايب تک فرزندي منتشر شود، در نهايت خانواده‌هايي هستند که تنها به يک فرزند بسنده مي‌کنند. برخي والدين دوست دارند فرزندان بيشتري داشته باشند اما از اين موضوع مطمئن نيستند. در ادامه اطلاعاتي درباره موضوع تک فرزندي در اختيار شما قرار مي‌دهيم و باورها و مسائل مختلف را به صورت «صحيح» و «غلط» بررسي مي‌کنيم. در ادامه همراه دانشگاه زندگي باشيد.


تک فرزندي


در اين مطلب؛ 8 سوال و باور درباره تک فرزندي مطرح و به آن‌ها پاسخ داده مي‌شود:


1 – به اين دليل که تک فرزندان ، هيچ خواهر و برادري ندارند، احتمالاً افرادي خود خواه مي‌شوند.


غلط. تقريباً هر بچه‌اي در زمان‌هاي خاصي فکر مي‌کند اهميتي بسيار زيادي در اين دنيا دارد و همه چيز براي او مهيا شده است. معني صحيح خودخواهي اين است «فقط به خودتان فکر کنيد و ديگران را ناديده بگيريد» در کل مي‌توان گفت بچه‌اي که نمي‌تواند ديدگاه ديگران را بپذيرد، خود خواه است. در برهه‌اي از زندگي، انرژي به پايين‌تر حد مي‌رسد، هورمون‌ها دچار تغييرات مي‌شوند يا از نظر فيزيکي دچار مشکلاتي مي‌شويم و ممکن است به نحوي رفتار کنيم که خودخواهانه به نظر برسد. در دوران نوجواني، همه والدين مي‌توانند انتظار داشته باشند که چنين رفتارهايي را از سوي فرزندشان شاهد باشند.


2 –  تک فرزند، پرخاشگر و حسود مي‌شود


غلط. افراد حسود و پرخاشگر نوع جديدي از افراد نيستند و در گذشته هم وجود داشته‌اند. در سال 1986، روان‌شناسي به نام استنلي هال (اولين رئيس جامعه روان‌شناسي آمريکا) اعلام کرد که فقط کودکان چنين ويژگي‌هاي دارند و نتيجه گرفت: «تک فرزند بودن، چيزي مثل يک بيماري است.» متاسفانه اين باور در جامعه ماندگار شد و نسل به نسل آن را تکرار کردند و اکنون بسياري از افراد آن را مي‌پذيرند. در حاليکه اين نتيجه‌گيري غلط است.


تک فرزندي


3 – اغلب تک فرزندان، نسب به افرادي که خواهر و برادر دارند، مستقل‌تر هستند


صحيح. اين موضوع درست است چراکه تک فرزندان، بخاطر راهنمايي‌هاي والدين و عدم وابستگي به خواهر و برادر، معمولاً حس استقلال بيشتري دارند. اين موضوع توسط تحقيقات فراوان در اين زمينه، به اثبات رسيده است و مي‌توان گفت که اين بچه‌ها، در آينده مستقل‌تر خواهند بود و مي‌توانند آينده خود را بسازند.


 


4 – تک فرزندان کمتر از بچه‌هاي داراي خانواده پرجمعيت، قدرت پذيرفتن دارند


غلط. خواهران و برادراني از سه کشور ايالات متحده آمريکا، آلمان و انگلستان در يک تحقيق، مورد بررسي قرار گرفتند. بر اساس اين تحقيقات مشخص شد که ترتيب به دنيا آمدن، تاثيري طولاني در ويژگي‌هاي شخصيتي افراد ندارد. به نظر مي‌رسد که ترتيب به دنيا آمدن در خانواده‌هاي پرجمعيت، از نظر ثبات احساسي و خلاقيت تفاوت چنداني ندارند.





مشاهده مقاله  برترين تکنيک هاي تربيت کودکان که هر پدر و مادري بايد بداند




5 – تک فرزندان نسبت به بچه‌هاي داراي خواهر و برادر، قوه تخيل بيشتري دارند


غلط. بسياري از افراد فکر مي‌کنند، تک فرزندان بخاطر داشتن اوقات تنهايي بيشتر، از تخيلات خود استفاده مي‌کنند و دوستاني خيالي (غيرواقعي) براي خود مي‌سازند. اما يک متخصص در اين زمينه مي‌گويد که داشتن دوستان خيالي، بخشي از توسعه ذهني طبيعي و سالم فرد است.


ماريوري تيلور، پروفسور روان‌شناسي در دانشگاه اورگان و نويسنده کتاب Imaginary Companions and the Children Who Create Them (همراهان خيالي و بچه‌هايي که آن‌ها را مي‌سازند)، بچه‌هاي پيش دبستاني تا قبل از 7 سالگي را مورد بررسي قرار داد و متوجه شد که حدود 65 درصد از آن‌ها، براي خودشان دوستاني خيالي داشته‌اند. پروفسور تيلور همچنين درباره ديدگاه تک فرزندان و بچه‌هاي اول خانواده گفت: «موضوع ساختن دوستان خيالي، چيزي نيست که فقط در بچه‌هاي اول يا تک فرزندان ديده شود.»


او همچنين در کتابش اشاره کرده که اين موضوع ضرورتاً نشانه تنهايي يا اضطراب روان‌شناسانه نيست.


تک فرزندي


6 – تک فرزندان در چند زمينه از جمله تحصيلات آکادميک و دستاوردها برتر هستند


صحيح. در بحث تحصيلات و دستاوردها، معمولاً تک فرزندان و آن‌هايي که بچه اول خانواده محسوب مي‌شوند، موفق‌تر هستند. اين موضوع را مي‌توان با dilution theory توضيح داد. طبق اين نظريه، منابع والدين محدود هستند و وجود خواهر يا برادر باعث مصرف شدن اين منابع و کاهش آن‌ها مي‌شود. اگر همين منابع مالي و توجهات فقط براي يک فرزند باشد، شانس موفقيت بيشتر است.


7 – تک فرزندان دچار ضعف هستند چونکه مانند بچه‌هاي ديگر، فرصتي براي تعامل و يادگيري از خواهر و برادر ندارند


غلط. رابطه خواهر و برادري در برخي خانواده‌ها، بسيار مثبت است و بزرگ‌ترها مي‌توانند به کوچک‌ترها در تحصيل و يادگيري کمک کنند. البته همه اين روابط، مثبت و آموزنده نيستند و گاهي ممکن است به رقابت و اختلاف نظر ختم شوند. در اين شرايط، والدين بايد به طور مداوم دخالت کنند و از آموزش و يادگيري هم خبري نيست. فقط اينکه خواهر و برادر براي يادگيري و تعامل لازم هستند، دليلي منطقي براي داشتن بچه‌هاي بيشتر محسوب نمي‌شود.


 


مسير زندگي خود را در دانشگاه زندگي پيدا کنيد


با ما در دانشگاه زندگي همراه شويد


اگر بخش‌هاي بصري هسته اصلي و مرکزي يک سخنراني نباشند، بدون شک از بخش‌هاي جداناشدني و غيرقابل انکار يک نطق موفق هستند که در نبود آن‌ها قطعا يکي از پايه‌هاي سه پايه سخنراني مي‌لنگد! در گذشته تا کنون اسلايدها به عنوان بخشي حياتي براي تحت تاثير قرار دادن مخاطب شناخته مي‌شدند و هميشه اين جلوه‌هاي بصري و غيرمتني هر سخنراني بوده که انگيزه بينندگان را براي گوش فرا دادن به سخنران بيش‌تر کرده است. اگرچه اسلايدها يکي از بخش‌هاي دلپذير براي مخاطبان بوده‌اند ولي به همان نسبت طراحي حرفه‌اي پاورپوينت و مديريت بخش‌هاي بصري براي خود سخنران مشکل‌آفرين، رعب‌آور و پر از دلشوره  است.


به جز مسئله سليقه، خلاقيت و خوش‌فکري خود سخنران، پشت صحنه امر پر ماجرا طراحي اسلايدهاي سخنراني در واقع هنر يا علمي است که به صورت دقيق و حساب شده به تحليل بخش‌هاي مختلف يک پاورپوينت و ساير ملحقات آن در طول ارائه مي‌پردازد.


کتاب اسلايد: شناسي يک منبع متني کامل و کلاسيک براي يادگيري مهارت‌هاي ارائه يک سخنراني، با تمرکز ويژه بر بخش بصري آن است. احتمالا مطالعه و مرور اين منبع خارجي زبان براي بسياري از سخنرانان غيرممکن و يا وقت‌گير باشد. به همين منظور تصميم گرفتيم بعد از مرور مختصري بر اين کتاب، خلاصه‌اي از نکات کليدي آن را براي طراحي حرفه‌اي پاورپوينت با شما به اشتراک بگذاريم.


 اصول طراحي حرفه‌اي پاورپوينت در کتاب اسلايد: شناسي


تمام بخش‌هاي طراحي و ارائه يک پاورپوينت مطابق با آن چه که در کتاب اسلايد: شناسي مي‌خوانيم عبارتند از:



  • طراحي اسلايدهاي جديد

  • ايده‌پردازي پيش از طراحي اسلايدها

  • ايجاد نمودارها

  • نمايش داده‌ها

  • طراحي اسلايدها به سبک طراحان حرفه‌اي

  • استفاده از عنصر بصري از جمله رنگ‌ها، تنظيم پس‌زمينه و متون

  • تنظيم حرکت اسلايدها

  • ارائه حرفه‌اي اسلايدها


طراحي حرفه‌اي پاورپوينت


7 عنصر ضروري در طراحي و ارائه پاورپوينت‌ها


اگر بخواهيم بخش‌هاي مختلف اين کتاب را در کنار هم بگذاريم و از ساختار آن نتيجه‌گيري کنيم، براي طراحي حرفه‌اي پاورپوينت به نتايج زير دست مي‌يابيم:





مشاهده مقاله  لکنت زبان در طول سخنراني؛ از علل تا راه هاي درمان




وم داستان‌سرايي و عدم قرار دادن متن داستان در اسلايدها


هر يک از داستان‌ها يا نقل قول‌ها در سخنراني يک نکته کليدي هستند که مي‌توانند در انتها بحث حاصل شوند. نحوه صحيح سخنراني با پاورپوينت اين است که عناوين را در نظر بگيريم و هيچ متن اضافي را وارد اسلايدها نکنيم.


رعايت فروتني در روايت اسلايدها


در طراحي حرفه‌اي پاورپوينت، بخش ديگري که بايد در نظر داشته باشيم استايل روايت مطالب است. به صورت معمول در طول سخنراني، اين که از خودمان يک قهرمان يا نابغه بسازيم يا سعي کنيم خود را مثل يک ستاره مطرح کنيم به ندرت جواب مي‌دهد.


روايت توام با خشوع و فروتني در طول يک طرح، يک پروژه يا يک سخنراني آموزشي احساس نزديکي و صميميت بيش‌تري بين سخنران و مخاطبان ايجاد مي‌کند.


طراحي سخاوتمندانه اسلايدها


يکي ديگر از عناصري که شايد هرگز بدان توجه نکرده باشيد سخاوت در طراحي اسلايدها است؛ خصوصا وقتي که امکان به اشتراک گذاري يا استفاده مخاطبان از اسلايدها بعد از سخنراني وجود دارد. مخاطباني که رو به رو شما هستند توقع ديدن هر آن چيزي را دارند که به نفع آن‌ها تمام مي‌شود؛ نه چيزهايي که براي خودتان و تبليغ کسب وکارتان است.


با توجه به همين نکته، از اين پس مطالب را با دست و دل‌بازي بيش‌تري در اسلايدها بگنجانيد. در برخي از موارد، بخشي از اسلايدها توسط سخنران خالي مي‌ماند تا با تعامل و مشارکت خود مخاطب تکميل شود. اگرچه اين ترفند براي جذب همکاري شنوندگان مفيد به نظر مي‌رسد اما مثل اين است که بخشي از دانسته‌هاي خود را از مخاطبان دريغ کرده‌ايد. از اين رو:



  • هرگز پر کردن هيچ اسلايدي را بر عهده مخاطبانتان نگذاريد

  • هيچ سوالي که در طول سخنراني براي ديگران به وجود آمده است را بي‌جواب نگذاريد

  • مانع مخاطبان براي عکسبرداري از اسلايدها نشويد


براي تعيين مسير زندگي خود کليک کنيد


مقالات بيشتر را اينجا بخوانيد


ترس در سخنراني و راه‌هاي رويايي با عوامل آن تقريبا به يک تيتر تکراري تبديل شده است که هر سخنراني بارها مطالب مرتبط با آن را مطالعه کرده ولي احتمالا به همان اندازه هم نتيجه نگرفته است! حس ترس و نگراني که از مواجه شدن با يک جمعيت بزرگي از افراد داريم دقيقا مشابه با حس تنها ماندن و رها شدن در ناکجا است. حسي که هر کسي ممکن است تجربه نکرده باشد. اما اگر بدانيد که عامل و ريشه اين ترس‌ها دقيقا از کجا منشا مي‌گيرد حتما مديريت تيره‌ترين ترس‌ها در سخنراني ساده‌تر از آن چيزي خواهد بود که فکر مي‌کنيم.


جالب است بدانيد که هر يک از اين ترس‌ها از يک نقطه خاص در مغز منشا مي‌گيرند. نقاطي حساس که زاينده ترس و وحشت ما در موقعيت‌هاي گوناگون هستند. اين بار و در اين آموزش، سه عامل اصلي ترس در سخنراني و راه‌هاي رويارويي با آن را از ديدگاهي کاملا علمي مطالعه در دانشگاه زندگي مطالعه خواهيد کرد.


نگاهي بر سه عامل اصلي ترس در سخنراني و راه‌هاي رويارويي با آن‌ها


آن ميزان از هيجان و اضطرابي که ما کسب مي‌کنيم از سه نقطه مهم در مغز متولد مي‌شوند:



  1. مغز قديمي يا در اصطلاح علمي‌تر مغز خلفي

  2. مغز مياني

  3. مغز جديد يا در اصطلاح علمي‌تر مغز قدامي


سه عامل اصلي ترس در سخنراني


در اين مطلب قرار نيست ساز و کار فيزيولوژيک به وجود آمدن استرس را در بخش‌هاي مختلف مغز بررسي کنيم؛ بلکه قرار است نگاهي ساده و ريزبينانه به عوامل ترس در سخنراني و راه‌هاي رويارويي با آن‌ها داشته باشيم.


ترس از سخنراني که از ناحيه خلفي مغز ناشي مي‌شود


مغز قديمي يا ناحيه خلفي مغز مهم‌ترين نقطه‌اي است که در کسري از ثانيه و به صورت متناوب محيط و شرايط اطراف را اسکن مي‌کند. به زبان ساده اين که ما در هر شرايطي ايمن مي‌مانيم را به مغز خلفي خود يا مغز قديمي مديون هستيم!





مشاهده مقاله  ترس از سخنراني




سه عامل اصلي ترس در سخنراني


جزئي از يک گروه بودن و تاييد شدن توسط بقيه يکي از نيازهاي اساسي ما بوده و مي‌باشد. از قديم مردم براي اين که بتوانند خود را در برابر بلاياي طبيعي بهتر حفظ کنند جز گروه يا قوميت‌هاي مختلف در مي‌آمدند و با نام همان گروه زندگي مي‌کردند. زماني که هر يک از اين افراد از گروه خارج مي‌شد با توجه به فرمان مغز خلفي يا مغز قديمي در حالت آماده‌باش قرار مي‌گرفت؛ چون خروج از گروه برابر با مرگ بود!


اکنون مي‌دانيم که حتي در چنين موقعيتي باز هم قرار نيست بميريم؛ اما مغز ما همچنان همان واکنش را نشان مي‌دهد. يعني به محض اين که با يک گروه غريبه رو به رو مي‌شويم که جزئي از آن‌ها نبوده‌ايم مغز قديمي ما باعث رخ دادن دو عکس‌العمل محتمل در ما مي‌شود:



  • فرار از سخنراني: به خاطر ترس از سخنراني سعي مي‌کنيد حرف نزنيد. اگر هم حرف بزنيد آن قدر سريع و با شتاب سخنراني مي‌کنيد تا همه چيز زودتر تمام شود

  • بي‌دفاع شدن در صحنه در سخنراني: وقتي که روي صحنه مي‌رويد نظير يک پياده‌نظام خسته هستيد که کاملا خلع سلاح شده است. حالتي که احساس مي‌کنيد همه چيز تصنعي بوده و ذهنتان از کلمات خالي شده است


محصول فن بيان را اينجا بخوانيد


درباره دانشگاه زندگي بيشتر بدانيد


در زندگي و گفتگوهاي روزمره ما عبارت “نمي‌دانم” يکي از پراستفاده‌ترين ابزارها براي اذعان و گاه انکار است؛ اما حکم استفاده از اين عبارت نظير استفاده از نمک است! اگر فقط کمي بيش‌تر از حد مشخص شده از نمک استفاده کنيم چه تاثيري روي مزه نهايي غذا دارد؟!


اگرچه خيلي از افراد توصيه مي‌کنند که از اين عبارت بيش از تاييد و تکذيب استفاده کنيد اما حقيقت اين است که “نمي‌دانم” به منزله روشن کردن چراغ دروغ است. البته که اين جمله به معني اثبات يا انکار چيزي نيست اما مي‌تواند مانع از آشکار شدن حقيقت شود و بنابراين اولين احساسي که به طرف مقابل القا مي‌شود گناهکار بودن يا دروغگويي شما است!


 


نمي‌دانم


“نمي‌دانم” پرکاربردترين جمله‌اي است که معمولا زمان دستپاچگي ممکن است به کار ببريم. با اين حال دلايلي وجود دارد که نشان مي‌دهد استفاده از اين جمله در روابط اجتماعي و گفتگوهاي روزمره ما چه قدر مي‌تواند خطرناک باشد! دلايلي که در ادامه همين مطلب مي‌خوانيد.


با خطرات گفتنِ” نمي‌دانم” در گفتگوهاي روزمره خود آشنا شويد!


انگيزه‌اي که پشت انکار ما به واسطه جمله “نمي‌دانم” قرار دارد مي‌تواند به خاطر محبت افراد، دشمني، حرص و طمع، گمراه کردن ما و يا دروغگويي و کتمان باشد. بنابراين برخي از دلايلي که توصيه مي‌کنيم از اين عبارت تکراري هميشه استفاده نکنيد عبارتند از:


پنهان کردن تقصيرها با جمله ” من نمي‌دانم”


شناخت دروغگوها با استفاده از فن بيان کار چندان ساده‌اي نيست؛ اما چه طور بايد بفهميم کسي در حال دروغ گفتن به ما است؟ دروغگوها نشانه خاصي در ظاهر يا رفتارهاي خود دارند؟ روانشناسان ثابت کرده اند که در شيوه صحبت کردن، زبان بدن و به طور کلي فن بيان دروغگوها نشانه هايي وجود دارد که با استفاده از آن پليس FBI به کشف حقيقت مي‌پردازد. حتي ما هم مي‌توانيم با يک سري از جملات کليدي اين موضوع را کشف کنيم؛ چون اعتراف و اذعان کردن به اطلاعات در موضوعات غيرقانوني و ناخوشايند بر حسب شرايط معمولا ما را در شرايط ريسک و خطر قرار مي‌دهد. مثل استفاده از جمله “نمي‌دانم!”.





مشاهده مقاله  سخنران چه مقدار زمان براي استراحت مخاطبين بايد در نظر بگيرد؟




بنابراين “نمي‌دانم” شرايطي شبيه به استتار را فراهم مي‌کند و  تصور مي‌کنيد خودتان را با اين ترفند از بار مسئوليت نجات داده‌ايد!


محافظت از اسرار و رازها با جمله “نمي‌دانم”


ممکن است اسرار زيادي با شما به اشتراک گذاشته و به شما اطمينان شده باشد. در مواقعي که کسي درباره اين اسرار يا حرف‌هاي مشترک شما با ديگران سوالي بپرسد و شما نخواهيد حقيقت را بگوييد، احتمالا ناشيانه‌ترين جمله‌اي که مي‌توانيد به کار ببريد “نمي‌دانم” باشد. اين جمله در چنين مواقعي در حکم حرفي دوپهلو مي‌باشد که تفاوتي با دروغگويي ندارد.


حفاظت از خودتان در روابط روزمره با جمله “نمي‌دانم”


تصور کنيد دوست يا نامزدتان از شما سوالي بپرسد که براي جواب دادن به آن لازم باشد جوانب مختلفي در نظر بگيريد. در چنين شرايطي ساده‌ترين عبارتي که در گفتگوهاي روزمره شما را نجات مي‌دهد عبارت “نمي‌دانم” است. اين در حالي است که اين جمله و جملات مشابه نه تنها به حفاظت شما در برابر اتهام و مجازات ديگران کمک نمي‌کند بلکه ممکن است حيات روابط شما را در معرض خطر قرار دهد. از اين رو توصيه مي‌شود حداقل اطلاعات خود را با صداقت به اشتراک بگذاريد.


اين جمله شما را از چالش‌هاي بعدي حفظ مي‌کند!


شايد اولين دليلي که از اين جمله استفاده مي‌کنيم رها شدن از مخمصه باشد. مثلا تصور مي‎کنيم هر جمله ديگري که بگوييم ممکن است با سوالات بعدي همراه باشد اما به محض اين که بگوييم “نمي‌دانم” احتمالا همه چيز تمام مي‌شود و ادامه‌دار نمي‌شود. اما آيا واقعا اين ديدگاه در هر موقعيتي کمک‌کننده است؟





مشاهده مقاله  ارتباط با کودکان به سبک و سياق فن بيان حضرت محمد (ص)




اظهار بي‌اطلاعي در مواقعي که مي‌توانست به نفع ما و به نفع ديگران باشد چندان منطقي به نظر نمي‌رسد. گاهي جواب دادن به سوالات ديگران کم‌تر ما را در معرض اتهام قرار مي‌دهد؛ خصوصا وقتي که ديگران از آگاهي ما نسبت به يک موضوع مطلع باشند و ما اظهار بي‌اطلاعي کنيم!


 


اگر مي خواهيد مسير زندگي خود را پيدا کنيد کليک کنيد


با دانشگاه زندگي همراه شويد


روزهاي‌تان پر از برنامه‌هاي مختلف است. يک بچ? کوچک داريد که به تازگي چهار دست و پا راه مي‌رود. گاهي روزها، به طور وخيمي احساس آشفتگي مي‌کنيد. برخي روزها، به عنوان يک مادر پرمشغله با تمام اين کارها دست و پنجه نرم مي‌کنيد و اين چرخه ادامه دارد.


شايد شما هم يک شغل تمام وقت يا پاره وقت بيرون از خانه داشه باشيد. شايد شما درون خانه کار مي‌کنيد. شايد آن روزهايي که مي‌توانستيد بعد از کار از اوقات فراغت‌تان استفاده کنيد از دست‌تان رفته باشد. مخصوصاً آن آخر هفته‌هايي که پروژه‌ها تمام ميشد و شما بالاخره نفس راحتي مي‌کشيديد. شايد هم شما يک مادر خانه‌دار هستيد و بعضي روزها واقعاً به‌نظرتان طولاني مي‌آيند.


بچه داشتن، پديده‌ي بسيار زيبايي‌ست. اما در عين حال، يک کار خسته کننده است. هم از نظر رواني و هم از نظر احساسي و هم از نظر جسماني. جالب اين‌جاست که در حين مراقبت کردن از کودک، بايد مراقب خودتان هم باشيد که مبادا از پا بيفتيد، اما خب اهميت دادن به خود چطور ممکن است؟


و در همين لحظه با خودتان فکر مي‌کنيد که: اوه، اهميت دادن به خودم؟ باز هم يک کار ديگر؟ بايد اين را هم به ليستم اضافه کنم. آه، باز هم يک کار ديگر براي انجام دادن. يک کار ديگر براي خسته‌تر شدن.


مادر پرمشغله


اهميت دادن به خود يک کار انشعابي است و شامل گستره‌ي وسيعي از اعمال مي‌شود. اهميت دادن به خويش يعني هم رسيدن به خودمان، و هم رسيدن به کارهاي سخت و سنگين‌مان. به معني نه گفتن، و نشستن پاي صحبت با يک مشاور است. به معني نشستن و صحبت با ناراحتي‌هاي‌مان است، نه اين‌که در فضاي مجازي به دنبال تسلي خاطر بگرديم (و اگر چنين کاري کرديم، ياد بگيريم که خودمان را ببخشيم). اهميت دادن به خود به معناي رويارويي با اوضاع سخت است، حتي اگر به شدت مضطرب باشيم.





مشاهده مقاله  شرم: ناکارآمدترين احساس در انسان‌ها




اهميت دادن به خود نوعي ديدگاه محسوب مي‌شود _ بدين معني که: من شايست? اهميت دادن هستم، و روشي را انتخاب مي‌کنم که براي من خوب کار کند _ و مجموعه‌اي از تمرين‌هاست. اين تمرين‌ها شامل فعاليت‌هاي جسماني و لذت بردن، خوابيدن (و در شرايطي چرت زدن)، پاسخ دادن به نيازهاي‌تان از تشنگي گرفته تا استراحت مي‌شود.


در کتاب اهميت به خويش براي مادران، سارا رابينسون چندين روش و فعاليت را به مادران پيشنهاد مي‌کند که طيف زماني آن‌ها از 5 دقيقا تا 1 ساعت و بيشتر است. رابينسون مادر دو بچ? خردسال است و وبسايتي را در باب مصائب مادران اداره مي‌کند.


اهميت به خود


در ادامه، پنج راه پيشنهادي (و بينشي) براي اهميت دادن به خود از کتاب اهميت به خويش براي مادران آورده‌ام که مي‌توانيد با استفاده از آن‌ها کار خود را بهتر پيش ببريد. اگر در حال حاضر مادر پرمشغله اي هستيد، باز هم مي‌توانيد با اولويت بندي درست، به کارهاي‌تان برسيد. شايد زندگي شما با زندگي دوران قبل از بچه به کلي تفاوت داشته باشد، اما هنوز هم مي‌توانيد به خودتان اهميت کافي را بدهيد.



  • ماده‌هاي حياتي و ضروري را در سطح خانه پخش کنيد. همان‌طور که رابينسون مي‌گويد: (مواد مورد علاق? مي‌توانند فوايدي احساسي و رواني براي شخص داشته باشند.) براي مثال، عصاره و عطر درخت کندر، ترنج و اسطخودوس مي‌توانند به ما احساس خون‌سردي بدهند. پرتقال، ميوه‌هاي سرخ و نعناي بياباني مي‌توانند انرژي ما را افزايش دهند. رزماري، اکاليپتوس و برگ ليمو مي‌توانند استرس را از بين ببرند. به هرچيزي که در آن لحظه نياز داريد، فکر کنيد و آن را به اسپري‌تان اضافه کنيد.

  • براي 5 دقيقه بيرون از فضاي خانه بنشينيد. ممکن است بخواهيد فقط يک جا بنشينيد، يا به اطراف‌تان توجه کنيد، و از زمان‌تان براي ريل استفاده کنيد. شايد بخواهيد مطلبي را بخوانيد. شايد بخواهيد با تکرار جملات زيبا و عاشقانه، به خودتان روحيه دهيد، يا دعا کنيد و يا بر يک جمل? خاص تمرکز کنيد. شايد هم بخواهيد صبح زود بيرون از خانه قهوه يا چاي بنوشيد.

  • نوشتن. اين يکي از بهترين راه‌ها براي پاک کردن ذهن‌تان است. اصلاً نگران دستور زبان و کلمات و به پايان رساندن جملات به نحو احسن نباشيد. رابينسون در اين باره مي‌گويد: (راجع به احساساتت بنويس، يک ليست از تمام تفکرات حال حاضرت ترتيب بده، يا چيزهايي که مي‌بيني، حس مي‌کني يا مي‌چشي و مي‌شنوي را يادداشت کن. همچنين مي‌تواني از روش في البداهه گويي هم استفاده کني. بدين شکل که: (من در حال حاضر با فلان چيز سر و کله مي‌زنم، من از ديروز به ياد فلان چيز هستم…) يا مي‌توانيد راجع به آرزوها و خواسته‌هاي‌تان بنويسيد يا بنويسيد که دوست داريد چه چيزي را از زندگي‌تان حذف کنيد (يک پديده يا يک تحميل نظر). مهم اين است که تفکراتت را به روي کاغذ بياوري).


براي پيدا کردن راه و مسير زندگي خود کليک کنيد


دانشگاه زندگي همراه شماست


زود قضاوت ‌کردن به رابطه آسيب‌هاي شديدي مي‌زند. در اين مقاله پنج روش براي جلوگيري از زود قضاوت کردن ارائه مي‌دهيم.


همسر يا معشوقه‌تان با بسته‌اي کوچک از سوپر مارکتِ محل وارد خانه مي‌شود. بسته آن‌قدر کوچک است که شما زحمتِ پرسيدن را به خودتان نمي‌‎دهيد. از اينکه او خريدها را انجام نداده و اين مسائل تماماً بر روي دوش شما است ناراحت شده و به او تشر مي‌زنيد.


اما حقيقت چيز ديگري است. آن بسته شامل تمام اقلامي است که خانه بدان نياز داشته، و کوچکيِ آن به‌خاطر اين است که وسايل به خوبي در کنار هم چيده شده‌اند. حالا شما بايد عذرخواهي کنيد، اما حتي با اين‌کار، خلأ ناشي از بي‌اعتمادي‌اي که به‌وجود آورده‌ايد، اندکي غيرقابل جبران است.


مردم به زود قضاوت‌ کردن عادت دارند، چه در رابطه‌هاي عاشقانه و چه در فعل‌وانفعالات روزمره. فرض کنيد ناگهان يک غريبه در پياده‌رو به شما مي‌خورد. شما در همان لحظه عصباني مي‌شويد. اما او هيچ قصدي نداشته و تنها مي‌خواست که کودکش را در جمعيت گم نکند.


زود قضاوت کردن


اين‌طور به‌نظر مي‌آيد که زود قضاوت‌ کردن نه تنها در رابطه‌هاي‌تان شکاف‌هاي عميقي ايجاد مي‌کند، بلکه اگر به يک الگوي تکرارشونده تبديل شود، مي‌تواند به سلامت ذهني شما آسيب برساند. در واقع اگر آگاهي شما نسبت به زود قضاوت کردن بالا برود، از روي? اين کار غافلگير مي‌شويد.


زود قضاوت‌ کردن مي‌تواند بر روي اضطراب اجتماعي و اختلالات وهمي تاثير گذار باشد. چيزي که در روانشناسي آن را (تهديدِ قابل پيش‌بيني) مي‌خوانند. در تحقيقات دانشگاه ايست آنگليا، جيمز هارولي و همکارانش به اين نتيجه رسيدند که زودقضاوت‌کردن بعد از آزمايش در فضاهاي مختلف، به عنوان پروسه‌اي درنظر گرفته شده که در آن فرد با حضور در شرايطي خاص، فکر مي‌کند که قرار است از نظر جسمي، روحي و يا اجتماعي آسيب ببيند.





مشاهده مقاله  آيا ازدواج موفق را آرزو مي‌کنيد؟ پس اين کارها را انجام دهيد




به عبارت ديگر، شما با شرايطي که از نظر احساسي مبهم است موجه مي‌شويد و به‌طور خودکار نتيجه مي‌گيريد که اطرافيان قصد صدمه‌زدن به شما را دارند. وقتي اين طرز تفکر تبديل به يک الگوي پرتکرار شود، آن وقت است که هم? آدم‌ها از نظر شما اهريمني به نظر مي‌آيند و نه تنها رابطه‌هاي‌تان، بلکه سلامت ذهني شما در يک شيب پرخطر قرار مي‌گيرد.


قضاوت کردن


آزمايشي استاندارد براي اندازه‌گيري ميزان زود قضاوت‌ کردن در افراد، به دست هورلي و همکارانش پديد آمد _ قضاوتِ اينکه توپ‌هاي رنگي از کدام سوراخ بيرون مي‌آيند. افرادي که امتيازات بالايي داشتند حتي قبل از اين‌که اطلاعات کافي را در اختيار داشته باشند و يا تصميم خود را سبک و سنگين کنند، نظر خود را اعلام مي‌کردند.


در تحقيق او، 8 مرد و 4 زن نماينده جوامع سلامت ذهني بودند و براي کاهش زود قضاوت‌ کردن خود، تحت آموزش‌هاي مختلفي قرار گرفته بودند. از بين 12 شرکت کننده، 5 نفر مبتلا به بيماري بدبيني شيزوفرني بودند، 3 نفر اختلال رواني داشتند، 3 نفر مبتلا به اختلالات شيزوفرنيايي بودند و 1 نفر اختلالات وهمي داشت. اختلالات آن‌ها حدوداً 10 سال پيش از موعد خود ظهور کرد و 11 نفر از اين 12 نفر، تحت درمان‌هاي رواني بودند.


 


براي سلامت روان خانواده خود روانشناسي خانواده را کليک کنيد


اگر مي‌خواهيد زورتان آن قدر زياد شود که بتوانيد وزنه سنگين بلند کنيد به نيروي بدني بيش‌تري نياز داريد قواي عضلات بدنتان زياد شود. براي اين که احتمالا هر رشته ورزشي را احتمال کنيد و هر تکنيکي را به کار ببريد تا به تناسب و آمادگي جسماني برسيد. اما آيا مي‌دانستيد عضلات ديگري هم در بدن وجود دارند و آن عضلات روان شما هستند که شديدا به تمرين ذهني نياز دارند؟


خيلي از چالش‌هايي که در زندگي پيش روي ما قرار مي‌گيرند به جاي آمادگي جسماني به آمادگي رواني نياز دارند. مشغله‌ زياد اغلب مردم در جامعه کنوني، فشارهاي رواني که موضوعات اجتماعي و اقتصادي وارد مي‌کنند و خلاصه پيش نرفتن اوضاع مطابق با آن چيزي که انتظارش را داشتيم همه و همه دست به دست هم مي‌دهند تا اين که فرد از نظر رواني متزل مي‌شود.در چنين شرايطي وم بهره‌وري از تمرين ذهني بيش از پيش احساس مي‌شود.


 


تمرين ذهني


ذهن سالم محصول يکپارچگي است که عناصر مختلف سيستم مانند کارکرد مغز و روابط شما با ديگران را به همديگر متصل مي‌کند. براي رسيدن به سلامتي روان مطلوب، ما بايد عضلات روابط اجتماعي و همچنين مغزمان را با چند تمرين ساده به صورت روزانه قوي‌تر کنيم. تمريناتي که امروز در دانشگاه زندگي گام به گام با آن‌ها آشنا خواهيد شد.


سه تمرين ذهني که شما را از نظر رواني ورزيده‌تر مي‌کند


تجربياتي مثل پيروزي بر يک مريضي نگران‌کننده، به هم خوردن يک رابطه طولاني‌مدت و عميق، مورد خيانت قرار گرفتن و يا سواستفاده‌هاي مالي، از دست دادن يا به دست آوردن شغل، از دست دادن عزيزترين افراد در طول عمرمان، ماموريت‌هاي مختلفي که در طول زندگي به ما محول مي‌شوند و …همه اين موارد تجربه اثرگذار و مهمي هستند که بخش‌هاي مختلف زندگي ما را به طور عميقي متحول مي‌کنند. بعد از اين اتفاقات ذهن ما به بازيابي نياز دارد تا بتواند دوباره سرپا شود. چه بهتر که از قبل آمادگي کافي را با چند تمرين ذهني براي مواجه شدن با اين شرايط در خود ايجاد کرده باشيم:





مشاهده مقاله  راه‌ هايي که به وسيله آنها به استقلال مالي مي‌رسيد




چارچوب افکار منفي را در سرتان عوض کنيد


اگر هميشه اين تفکر منفي شما را دنبال مي‌کند که ” اين طور نمي‌شود”، “نمي‌توانم” و … سعي کنيد چارچوب آن‌ها را تغيير دهيد. مثلا به جاي اين افکار با خودتان بگوييد ” اگر سخت تلاش کنم مي‌توانم اين کار را انجام دهم”.


اين درست است که همه ما روزهاي تلخ و تجربه‌هاي اثرگذار در بخش‌هاي مختلف زندگي داريم که باعث مي‌شوند منفي فکر کنيم؛ اما مديريت روزهاي سخت مي‌تواند به واسطه بار افکار مثبتي که با تمرين ذهني در روزهاي طبيعي در ذهنتان انباشته بوديد آسان‌تر شود.


 


تمرين ذهني


براي جز به جز روزتان هدفسازي کنيد


آرزو کردن و تعيين هدف براي همه کار ساده و راحتي به نظر مي‌رسد؛ اما وقتي که اهداف دست‌نيافتني و آرزوها دور و دراز باشند منجر به نااميدي مي‌شوند. به نظر مي‌رسد که پيشبرد اهداف ما به هدفسازي جزئي‌تري نياز دارد که راحت‌تر بتوانيم از پس مديريت و عملي کردن آن‌ها برآييم.


يک تمرين ذهني ساده براي مبارزه با بار نااميدي ناشي از عدم موفقيت در انجام کارها مي‌تواند تعيين جزئي اهداف باشد. مثلا امروز هدفتان رفتن به بانک و افتتاح يک حساب جديد بانکي باشد و بلافاصله بعد از انجام آن خودتان را از اين نظر پيروز بدانيد.


خودتان شرايط را براي موفق شدن تسهيل کنيد


شايد کمي ظالمانه باشد اگر قرار باشد خودمان را مم به اطاعت از اين وسوسه دروني کنيم که هر روز بايد شادتر از روز ديگر زيست! به هر حال محيط اطراف ما متغير است و حفظ اين حالت روز به روز ممکن است متفاوت باشد. بنابراين اگر قرار باشد هميشه طبق شرايط رفتار کنيم هيچ چيزي به 


ادامه مطلب را در مسير زندگي دنبال کنيد


سايت دانشگاه زندگي شما را راهنمايي مي کند


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کافه رمان رهایی Frank seomaster از ماست که بر ماست دوربين هاي ديجيتال سپتیک تانک Joseph وبلاگ رسمی استاد عباس زیدآبادی jujitsu jjif Amanda نانو امرتات لیان